اذن دخول بندگی

مَن أرادَ اللهَ بَدَأ بِکُم

اذن دخول بندگی

مَن أرادَ اللهَ بَدَأ بِکُم

۲ مطلب با موضوع «جهان شناسی :: جامعه» ثبت شده است

این صحبت ها مال سال هفتاده! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!

"الان شما در ایران سوار هواپیما مى‌شوید و مى‌بینید کسى که در برج مراقبت هست و یک ایرانى است، با این خلبان که او نیز یک ایرانى است، حتماً انگلیسى حرف مى‌زند!
بنده گفتم در آن هواپیمایى که من سوار مى‌شوم، این کار ممنوع است! چرا فارسى حرف نمى‌زنند؟! آخر یک وقت هست که با یک برج بیگانه -که او مثلاً چینى است و شما فارس هستید و زبان یکدیگر را نمى‌دانید- از زبان مشترک انگلیسى استفاده می کنید؛ اما بنده مثلاً به مشهد که مى‌روم، به چه مناسبت شما انگلیسى حرف مى‌زنید؟! علتش این است که واژه‌ها انگلیسى است و اینها فقط باید این واژه‌ها را به یکدیگر ربط بدهند؛ خودشان را دیگر دچار زحمت نمی‌کنند؛ همان ربط انگلیسى را مى‌دهند!
پس ما باید واژه بگذاریم، تا زبان در محیط‌هایى این‌گونه منزوى نشود؛ که متأسفانه منزوى شده است. در محیط بیمارستان‌ها خیلى اوقات همین‌طور است؛ در جاهاى دیگر همین‌طور است؛ اینها جاهایى است که ما دیده‌ایم." (بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضاى فرهنگستان زبان و ادب فارسى 27/11/1370)

ادامه مطلب: دست نوشته دکتر درخشان درباره ارتباط حمایت از تولید ملی و زبان فارسی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۱ ، ۰۱:۰۴
عنابستانی
من اعتقادم است که اگر ما در محاصره اقتصادی یک ده سال، پانزده سال واقع بشویم شخصیت خودمان را پیدا می‏کنیم؛ یعنی همه مغزهایی که راکد بودند در آن وقت و نمی‏توانستند فعالیت بکنند به فعالیت می‏افتند.
این طبیعی است که اگر یک نفر آدم یک جایی نشسته و همه چیز او را می‏آورند تقدیمش می‏کنند این فکرش به کار نمی‏افتد، حتی کاسب هم نمی‏تواند بشود! اگر یک آدمی بود که اول صبح چایش را و نانش را بیاورند، ظهر هم همین طور. شب هم همین طور، هر احتیاجی هم داشت، هر چیزی بود، برآورده کردند، این نمی‏تواند دیگر هیچ کاری بکند، یک مرد فلجی می‏شود.
اینها می‏خواستند که [در] این مملکت یک موجودات فلج بار بیاورند. تبلیغات دامنه‏دار و اعمال بسیار کوبنده بود که به ما حالی کنند که شماها نمی‏توانید! شماها نمی‏آید ازتان هیچ کاری. از آن طرف هم از آنجا هر چیزی بیاورند و متخصصین از خارج وارد کنند، و هر چیزی که احتیاج دارند راجع به هر امری از خارج بیاورند.
وقتی که یک ملتی دید که خارج همه چیزش را دارد اداره می‏کند و دیگر احتیاجی ندارد، این به فکر نمی‏افتد که خودش احتیاجش را رفع کند.
(صحیفه امام، ج 14، ص 113 تا 118)
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۱ ، ۰۰:۴۹
عنابستانی