اذن دخول بندگی

مَن أرادَ اللهَ بَدَأ بِکُم

اذن دخول بندگی

مَن أرادَ اللهَ بَدَأ بِکُم

۲ مطلب با موضوع «دلنوشته (دست ننوشته)» ثبت شده است

وقتی عکس محزون حضرت آقا رو دیدم، دلم خواست شعری کنارش بنویسم. تفألی به حافظ زدم و شعری از او طلب کردم. و شد آن چه می بینید:

درد تنهایی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۱ ، ۰۳:۵۴
عنابستانی

گاهی اوقات هستی با این که نیستی و گاهی نیستی با این که هستی. مهم نیست که باشی یا نباشی. مسأله چگونه بودن است. بودن تو به حضور جسمت در این عالم بستگی ندارد. بلکه تو آنجایی هستی که روحت باشد و آنجایی نیستی که روحت نباشد.

خداوند روح را بی قرار آفریده و در حستجوی آرامش.

اگر با حضور جسمت در این دنیا و در کنار کتاب ها و دوستها، برای روح بی قرارت آرامشی و احساس رضایتی دست و پا کنی _ که البته سرابی بیش نیست_ او را از آرامش حقیقی که هستی همه عالم است بازخواهی داشت.

پس با این که جسما در این دنیا هستی، بگذار روحت با آن احساس بیگانگی کند و خود را تنها وغریب بیابد و همواره در کنار خدا باشد. این همان معنای ذکر مدام است.

آن زمان است که خدا را تنها مونس و آرامش خود خواهی یافت و خداوند تمام قلبت را پر خواهد کرد.

نبودنِ اینچنین در عالم، رمز هستی و حیات حقیقی است: «نیستی»، کلید هستی!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۱ ، ۱۵:۴۱
عنابستانی